بازدید امروز : 39
بازدید دیروز : 16
در یکی از یادداشت های قبلی به برگزاری مسابقه پرتاب لنگه کفش به تصویر بوش از سوی انجمن اسلامی یکی از دانشگاه ها و عکس العمل برخی از دانشجویان در یک گروه اینترنتی اشاره کردم. گفتم شاید جالب باشه به گزیده ای از ادامه این عکس العمل ها بپردازم
واقعا تسلیت میگم به این طرز فکر پایین و حماقت مطلق
به نظر من هیچ توضیح و توجیهی برای این عمل مبتذل نمی شه آورد و هیچ کاری حداقل تا زمان نسبتا طولانی نمی تونه ضرری که به شعور و شخصیت علمی و فرهنگی دانشجوی فنی دانشگاه وارد اومد رو جبران کنه.
از نظر من اعضای این انجمن ناشایست بودن خودشون رو برای ادامه فعالیتشون اثبات کردند.
... تو رو خدا از این حرکتا نزنید انسان های خدانشناس
و اما با وجودیکه من این وبلاگ را برای برای انعکاس تراوشات ذهنی و بیان خاطرات خودم گذوشتم، در اینجا ترجیح می دهم به جای درج جواب هایی که خودم به این نظرات دادم به پاسخ یکی از اعضای محترم انجمن اسلامی آن دانشگاه اشاره کنم:
اولا از پیش اومدن این بحث و اظهار نظر بچه ها خوشحالم.بعد هم توضیح کوتاهی در مورد این مراسم میدم.
برگزاری این مراسم نه برای جلب توجه بود نه خالی کردن عقده روی یه عکس.هدف حمایت از آدم شجاعی بود که جرات کرد با تمام خفقان موجود نفرتشو از دروغ و جنگ و خونریزی نشون بده.ظاهرا منتظر الزیدی کفشش رو وقتی پرت کرده که بوش در مورد موفقیتاش تو عراق صحبت می کرده.
نمیدونم منتظر اون موقع یاد چی افتاد که با عصبانیت کفشاشو در آورد و پرت کرد.شاید یاد تجاوز سربازان آمریکایی به خواهرش افتاد یا جسد تکه تکه شده ی برادر کوچکش یا صورت به خاک مالیده ی پدرش جلو زن و بچش یا بازرسی بدنی مادرش جلوی چشمش.
و نمیدونم اونایی که این خبرنگارو به وحشی گری و جلب توجه متهم می کنن اگه جلوی کسی می شستن که بلاهایی رو که گفتم سر کشورشون اورده و داره با افتخار از موفقیتاش میگه چیکار می کردن.کسایی که میگن سلاح خبرنگار قلمشه نه کفشش.ولی وقتی قلمت راه به جایی نبره چی؟وقتی کسی حرفتو نشنوه چی؟گاهی باید کفشی پرت شه تا چیزی که قلم مینویسه خونده شه.واقعا شما اگه جای همچین آدمی بودید چی کار می کردید؟
اما در مورد حرکت انجمن:عده ای این کارو نشونه ی بی شخصیتی دونستن و اونو شایسته دانشجو نمیدونن.یعنی پرتاب کفش به سمت یه خونخوار شایسته دانشجو نیست.
حالا یه سوال:پرتاب کفش با پرتاب سنگ فرق می کنه یا اونم نشونه بی شخصیتیه؟تا اونجا که من میدونم پیامبر خدا که با ارزش ترین و با شخصیت ترین آفریده خدا هستند 49 بار به سمت ستونی که نماد شیطان بود سنگ پرت کردند و به همه مسلمونا یاد دادند که هر سال برای بیزاری از شیطان این کارو بکنن.حالا باید گفت اون دو میلیون مسلمونی که هر سال این کارو انجام میدن بی شخصیتن؟شاید اگه فرد غیر مسلمونی این صحنه رو ببینه همینو بگه ولی از منظر مسلمونا پرتاب سنگ یک حرکت نمادین برای بیزاری از شیطانه.حالا یه خبرنگار به جای سنگ,کفش پرت کرد و به جای ستونی که نماد شیطانه خود شیطان رو هدف قرار داد.پس این کار عبادتی بزرگتر از رمی جمراته و ما هم این کارو به نیت ابراز نفرت از نماینده تام الاختیار ابلیس روی زمین انجام دادیم.
ولی بیابد کمی هم منصف باشیم.کسانی که این حرکت رو محکوم کردند چقدر به جنایات غزه فکر کردند.واقعا یک دهم وقتی که برای اعتراض به این کار گذاشتید برای حمایت از اون آدمای بیگناه گذاشتین؟
تا حالا این حدیث پیامبر رو شنیدین که:کسی که صدای مسلمانی رو که فریاد می زنه"مسلمانان کمکم کنید" و به کمک نشتابه از زمره مسلمانان خارجه؟
واقعا فریاد مردم غزه رو نمیشنوید؟شاید خونده یا شنیده باشید(همونطور که تو ادبیات پیش دانشگاهی بود)حضرت علی(ع) بعد از حمله دشمن به کشور و غارت خلخال یه زن یهودی بالای منبر رفت و به صورت زد و گفت:اگر مرد مسلمانی از شنیدن این خبر بمیره جای ملامتش نیست.حالا اگه مرد مسلمان خبر تجاوز دشمن به زن مسلمان رو بشنوه باید چیکار کنه؟نباید حرکتی بکنه؟حمایتی دادی فریادی یا حتی پرتاب کفش به عامل این اتفاقات؟
قرآن کریم:شما را چه شده است که در راه خدا و پیامبرش جهاد نمی کنید؟
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
درباره خودم
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک